« عشق بي بهانه! | سفارش جبرئيل! » |
حکایت!
نوشته شده توسطصداقت...! 28ام بهمن, 1393استر طلحك را بدزديدند.
يكي مي گفت: گناه توست كه از پاس آن اهمال ورزيدي.
ديگري گفت: گناه مهتر است كه در طويله را باز گذاشته است..
گفت: پس در اين صورت، دزد را گناه نباشد.!
گزيده طنز عبيد زاكاني / ابوالفضل زرويي نصر آباد / ص 22
فرم در حال بارگذاری ...