« چرا با آمدن نام قائم از جا بلند می شویم؟یادگارشبی از عمر! »

قانون انسانیت...

نوشته شده توسطصداقت...! 21ام خرداد, 1393

کم کم از ناله ها و انابه های زن احساساتم جریحه دار می شد. هر چه توانست از در دل هایش گفت از کاستی ها، از رنج ها، از نبودن ها و خواستن ها، از آرزوهایی که زمانشان گذشته بود و از زمانی که قابل بازگشت نبود. یگانه ظالم صحنه زندگیش همسرش بود و مظلومترین موجود عمرش خودش. کمتر از نیم ساعتی گذشت و دختری به جمع ما پیوست که او را مادر صدا می زد. نگاهش که می کردی 15 سالی داشت. دختر جوان از مادرش سوالاتی می پرسید و جمع هم جواب ها را می شنید. وقتی به جواب هایش دقت کردم از رفتارهایی صحبت می شد که دیدم از ظالم ترین موجودی که وصفش را شنیده بودم بعید می نمود. کمی که دقت کردم این جوان 15 ساله نشان یک زندگی مشترک 17 ساله است. کمی که بیشتر دقت کردم دیدم رفتار این خانم هم خالی از ظلم نبود آنچه توانست از بدی ها گفت و صاحب بدی ها نبود که از خود دفاع کند. شاید اصلا اینجا جای فریاد مظلوم نبود و آنچه شنیده بودیم همه اش غیبت. 17 سال زندگی مشترک با ظالمترین موجود روی زمین و کسی که هیچ نقطه مثبتی ندارد. مگر می شود. وقتی خوب فکر کردم دیدم این خلق در خیلی خانواده های ما موج می زند. در جبهه مقابل هم بودن تلاش برای اثبات حق و گرفتن حقوق. شایدخیلی از درد ل هایمان نقص اندیشه ماست، و تلاشی برای بزرگ کردن خود با کوچک کردن دیگران. خودخواهی و ندیدن خوبی ها ، خوبی مطلق بودن ما و ظالم بودن دیگری. همه فکر کرده ایم،چه مرد چه زن، در ازدواج قرار است اسب آرزوها بیاید و به تمام خواسته هایمان برسیم. فکر نکردیم که قرار است با یک انسان جدید زندگی کنیم نه با یک طرز فکر جدید. فکرهایی به خود تلقین کردیم و آب و تابش دادیم و حالا مطابق نبودن زندگی با دنیای رمانتیکی که در ذهن پرورانده ایم شده است آینه دق زندگی. جلوتر که برویم خط ها از هم جداست. هر کسی بخواهد تلاش کند برای خودش و آرزوهایش و گذشتی نباشد حتما زندگی جهنم است چون هیچ دو انسانی در کره زمین مثل هم نیستند آنچه که خط ها را از موازی بودن به منطبق بودن تبدیل می کند هدف های مشترک است که این هدف نمی تواند چیزی باشد جز خدا. وقتی خدا را ازصحنه فکر و زندگی پاک کردیم نقطه اشتراکی نمی ماند برای تفاهم و زیبایی. هر چه هست می شود قانون جنگل ؛تلاش برای حفظ بقا. قانون انسانیت فقط تلاش برای قرب خداست.


نظر از: موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) [عضو] 

متاسفانه یگانه به قاضی رفتن در بین بسیاری از ما موج می زند و ثمره ی آن هم حکم دادن و گرفتن به خلاف واقع است.در حالی که اگر خود را در دادگاه الهی ببینیم دیگر طرف دیگر حکم را هم در صحنه حاضر خواهیم یافت….یا علی.

پاسخ دادن:
با سلام
واقعا اگر گاهی لحظه ای به رفتار خود بدون تعصب و بی طرفانه نگاه کنیم فکر حق الناس هایی که از رفتارهای به ظاهر درستمان بر دوش ما سنگینی می کند بدنمان را به لرزه می اندازد
خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند ان شاء الله.
از حضور مدبرانه شما سپاسگذارم.
در پناه حق

1393/03/22 @ 07:36
نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 

سلام علیکم خواهر
خوبید عزیزجان؟
چه خبرها؟!
برنامه ی بحث های اتاق فکر به نظرتون به جایی رسیده یا نه؟

پاسخ دادن:
سلام علیکم و رحمه الله
الحمدالله شما خوبید ان شاء الله؟
سلامتی دوستان. اینکه به جایی نمی رسد کاملا طبیعی است از کم لطفی و عدم مشارکت دوستان.
از حضور شما سپاسگذارم.

1393/03/21 @ 19:00


فرم در حال بارگذاری ...