آرشیو برای: "مهر 1393"

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 5ام مهر, 1393
سلطانی رو به اطرافیان خود کرد و پرسید: آنکه نشده و نمی شود و نخواهد شد کدام است؟ هیچ یک از حاضران نتوانست جوابی دهد. غلام سیاه پوستی که در حرمسرای شاه کار می کرد گفت: اگر اجازه دهید من می گویم. سلطان گفت: بگو؛  غلام گفت: آن حقوق من است که تاکنون نه… بیشتر »

مهار شیطان 2

نوشته شده توسطصداقت...! 5ام مهر, 1393
دروغ و کردار بد زندگی ات را تباه می کند پس آن را تجربه نکن! شیاطین بر افرادی که دروغگو و بدکار باشند نازل می شوند. 221 و 222 شعراء مهار کردن شیطان/ واحد پژوهش انتشارات هناریس/ ص 14 بیشتر »

الهی!

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام مهر, 1393
الهی! آن که را عشق نیست ارزش چیست؟ الهی نامه آیت الله حسن زاده آملی/ ص 31 بیشتر »

حکایت!(لبخند)

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام مهر, 1393
جوانی قصد ازدواج داشت پدرش به او گفت: پسرم بدان ازدواج سه مرحله دارد مرحله اول ماه عسل است که در این مدت تو صحبت می کنی همسرت گوش می دهد مرحله دوم او صحبت می کند تو گوش می دهی مرحله سوم که خطرناکترین مرحله است موقعی است که هر دو بلند بلند داد می کشی… بیشتر »

حکمت!

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام مهر, 1393
اگر خود و کمال خود را خواهانیم باید دوستِ خدا باشیم و اگر دوست خداییم باید دوست وسائط فیوضات از نبی و وصی باشیم پس کیمیای سعادت یاد خداست و او محرک عضلات به سوی موجبات سعادت مطلقه است. جرعه وصال(چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت)/ ص 101 بیشتر »

مهار شیطان 1

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام مهر, 1393
یاد خدا را فراموش نکن تا برای شیطان کار نکنی! آنان که ذکر خدا به کلی از یادشان رفته، کسانی هستند که شیطان بر دل آنها سخت احاطه کرده است و اینان حزب شیطانند. قرآن کریم/ سوره مجادله مهار کردن شیطان/ واحد پژوهش انتشارات هنارس/ ص 12   بیشتر »

دل بدان رود گرامی چه کنم گر ندهم!

نوشته شده توسطصداقت...! 3ام مهر, 1393
در حق من لبت این لطف که می فرماید سخت خوبست ولیکن قدری بهتر از این ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این! بیشتر »

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار!(33)

نوشته شده توسطصداقت...! 3ام مهر, 1393
زندگى دنيا براى كافران زينت داده شده است ، از اين رو افراد با ايمان را (كه گاهى دستشان تهى است )، مسخره مى كنند، در حالى كه پرهيزكاران در قيامت بالاتر از آنان هستند، (چرا كه ارزشهاى حقيقى در آن جا آشكار مى گردد، و صورت عينى به خود مى گيرد،) و خداوند، هر… بیشتر »

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 3ام مهر, 1393
پدر ابو سعید ابوالخیر - عارف مشهور- به شدت دوستدار محمود غزنوی بود به گونه ای که خانه ای ساختهو تمام دیوارهای آن را با صورت سلطان و لشکریان او نگاشته بود. شیخ در کودکی به پدر گفت: اتاقی به من بده که دیوارهایش سفید باشد وقتی آماده شد کودک بر تمام… بیشتر »

حکمت!

نوشته شده توسطصداقت...! 3ام مهر, 1393
امام جواد عليه السلام هركس بر بالين قبر مؤمني حضور يابد و رو به قبله بنشيند و دست خود را روي قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مباركه «إنّا أنزلناه» را بخواند از شدايد و سختي هاي صحراي محشر در أمان قرار مي گيرد. مَنْ زارَ قَبْرَ أخيهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ… بیشتر »

حکمت!

نوشته شده توسطصداقت...! 2ام مهر, 1393
اگر مسأله امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می رود زیرا چه آیتی بالاتر از امام علیه السلام؟ امام آیینه ای است که حقیقت تمام عالم را نشان می دهد. جرعه وصال(چکیده ای از اندیشه های آیت الله بهجت/ ص 15) بیشتر »

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 2ام مهر, 1393
یکی از بزرگان بنی اسرائیل از محلی عبور می کرد،  دید گروهی اطراف لقمان جمع شده و به سخنان حکیمانه او گوش می دهند و حل مشکلات خود را از او می خواهند. با تعجب رو کرد به لقمان و گفت: تو همان غلام جوان نیستی که مدت ها برای فلانی چوپانی می کردی؟گفت: آری گ… بیشتر »

امام خردسال!

نوشته شده توسطصداقت...! 2ام مهر, 1393
امام جواد علیه السلام در سن 8 سالگی به امامت رسیدندآیا ممکن است انسانی در چنین سنی به حدی از کمال برسد که بتواند جانشین رسول خدا باشد؟ در امت های قبل چنین چیزی سابقه داشته است؟ پاسخ: * درست است که دوران شکوفایی عقل و جسم انسان معمولا حد و مرز خاصی دار… بیشتر »

سرنوشت تلخ ...

نوشته شده توسطصداقت...! 2ام مهر, 1393
آقای همسایه بعد از فوت همسرش  تنها زندگی می کند. از برادرم خواسته بودند در این چند روز که به مسافرت می روند چند کبوتر نوه هایش را در خانه خودمان نگهداری کنیم. چون  جایی برای نگهداری حیوان خانگی نداشتیم  نمی توانستیم قبول کنیم اما همسایه گفت که همان که ا… بیشتر »

امشب دلم!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام مهر, 1393
در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است » تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود اینک به یمن یاد شما جان گرفته است بیشتر »

حکایت!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام مهر, 1393
دو مسافر از کنار جنگلی عبور می کردند در راه به خرسی برخورد کردند آنکه خرس را زودتر دیده بود از ترس به طرف درختی دوید و بالا رفته میان برگ ها پنهان شد دیگری به ناچار خود را بر زمین انداخته و وانمود کرد مرده است. وقتی خرس به او رسید او را بویید و چون خ… بیشتر »

بارخدایا!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام مهر, 1393
بارخدایا! هنگامی که روزهای زندگانی ما سپری شد و اوقات عمرمان به سر رسید ودعوت تو که از آن و از پذیرفتنش چاره ای نیست ما را احضار نماید، پس بر محمد و آل او درود فرست و پایان آنچه نویسندگان کردارهامان برای ما (روز قیامت) می شمارند توبه پذیرفته شده… بیشتر »

هرگز فراموشت نمی کند!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام مهر, 1393
ای مردم! از خدایی بترسید که اگر سخنی بگویید می شنود واگر پنهان دارید ؛ می داند و برای مرگی آماده باشید که اگر فرار کنید شما را می بابد و اگر برجای خود بمانید شما را می گیرد و اگر فراموشش کنید شما را از یاد نبرد! نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ ص… بیشتر »

دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام مهر, 1393
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود مهر وزی تو با ما شهره آفاق بود سایه معشوق اگر افتاد با عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم و او به ما مشتاق بود! بیشتر »