آرشیو برای: "دی 1394"

و در آن باز کسی می خواند...!

نوشته شده توسطصداقت...!

… این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه ، میوه یک باغــند
همه را با هم و با عشق بچیین
ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند
که خدا هست ، خدا هست
خدا هست هنوز …

 

شاعر : استاد قیصر امین پور

بهارت خوش که فکر دیگرانی!

نوشته شده توسطصداقت...! 23ام دی, 1394
در یک اتفاق پیش بینی نشده  هنوز از زمانی که برای حضور در جلسه امتحان در نظر گرفته بودم یک ربع باقی مانده بود. نشستم روی پله ها نزدیک درب مهد حوزه  و با بر هم زدن قانون عدم مطالعه یک ساعت قبل از امتحان، قضای مطالعه چند صفحه باقیمانده را به جا می آوردم.… بیشتر »

هشتاد و پنجمین شهید دبیرستان ابن سینای همدان !

نوشته شده توسط 21ام دی, 1394
شهید مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور سال 1358 در روستای سنگستان استان همدان متولد شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای فقیر گذراند. خانواده وی در محله ای واقع در پشت امامزاده یحیی همدان به نام محوطه آقاجانی بیگ و در خانه ی اجاره ای و قدیمی، با امکاناتی… بیشتر »

من هیچکسم یا که درین خانه کسی نیست؟؟

نوشته شده توسطصداقت...! 19ام دی, 1394
 اینکه دقیقا عمرم صرف چه هدفی می شود از معا ملات حل نشده  و سوالات پیچیده همیشگی است.  از تابستان که به اجبار برادرزاده عزیزمار و پله بازی کرده بودیم، مار و پله ندیده بودم. تابستان  محمد تازه 5 ساله شده بود. هرگز بین بازی حس نکردم مفهوم اعداد تا صد را… بیشتر »

بازنده اصلی!

نوشته شده توسطصداقت...! 12ام دی, 1394
این جنایتی که آل سعود در یمن به وجود آورده قطعاً و به زودی دود آن به چشم این رژیم خواهد رفت و بازنده اصلی خود حاکمان آل سعود خواهند بود.  مزدوران واقعی و سرکشان واقعی خود رژیم آل سعود هستند؛ این رژیم، سال ها است که مانند اربابان خود به آدم کشی روی آورده… بیشتر »

خودت بدان و خدا!

نوشته شده توسطصداقت...! 11ام دی, 1394
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «کسی که حسنه خود را پنهان می دارد هفتاد برابر پاداش می بیند و کسی که آن را آشکار می کند یک  پاداش دارد. و کسی که گناه خود را پوشیده دارد گناهش بخشیده می شود. و کسی که آن را علنی  و افشا کند، خوار و ذلیل خواهد… بیشتر »

نهایتش این است که!

نوشته شده توسطصداقت...! 9ام دی, 1394
با کمک او از پادگان فرار کردم و در خانه پنهان شدم. شبی که بختیار سخنرانی می کرد و خط و نشان می کشید توی دلم خالی شد و حسابی ترسیدم. جواد که متوجه صورت رنگ پریده ام شده بود ؛ در حالی که سعی می کرد آرامم کند گفت: از چه می ترسی؟ سر باختن در راه خدا… بیشتر »

واحد عمومی دانشگاه امام صادق علیه السلام!

نوشته شده توسطصداقت...! 8ام دی, 1394
واحدهای عمومی در هر دانشگاه خصوصیاتی دارند که بعضی از آنها با واحد عمومی مد نظر دانشگاه امام صادق علیه السلام مشترک است: 1- این واحد مختص هیچ رشته ای نیست و دانشجویان تمام رشته ها موظف به پاس کردن این واحد می باشند. 2- منبع این واحد به صورتی در نظر… بیشتر »

فاش گویم غم دل...!

نوشته شده توسطصداقت...! 5ام دی, 1394
کاش در خلوت امشب تو فقط بودی و من آگه از این دل پرتب ، تو فقط بودی و من کاش حتی دو ملک را ، ز برم می بردی در حرم خانه ام امشب ، تو فقط بودی و من من هم از سینه ، دل هرزه ، برون می کردم این دل صد دله ، یارب ! تو فقط بودی و من کاش هنگام دعا ، لب ز میان بر… بیشتر »

پيام به مسيحيان جهان در ميلاد حضرت عيسى علیه السلام!

نوشته شده توسطصداقت...! 4ام دی, 1394
بسم اللّٰه الرحمن الرحيم يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّٰامِينَ لِلّٰهِ شُهَدٰاءَ بِالْقِسْطِ وَ لاٰ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلىٰ أَلاّٰ تَعْدِلُوا اِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوىٰ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ إِنَّ اَللّٰهَ خَبِيرٌ… بیشتر »

شفای دردها، غریبی!

نوشته شده توسطصداقت...! 3ام دی, 1394
بار اول بود بدون محرم و تنها مسافرت می کردم. آن هم به شهری که بیش از صد کیلومتر با شهر محل اسکانم فاصله داشت. شهری که هیچ آشنایی با کوچه و خیابان و مسیر و مردمانش نداشتم. از مقصد، تنها نام میدانی را می دانستم و یکی دو بار چشم بسته، عبور از مسیر آن با… بیشتر »

فهمیدن های کنجدی!

نوشته شده توسطصداقت...! 1ام دی, 1394
گاهی فهمیدن  عقاید حاکم بر وجودم، حتی  برای خودم مشکل است. با اظهارعلاقه به مادر و احترام ، سعی می کنم  با زبان بی زبانی   اعلان کنم ،این  حرف ها  اثری ندارد و استدلال و  دلیل هایشان  برای پذیرش کافی  نیست. برای هر دلیلی، ذهنم دلیل می سازد و شاید بهانه… بیشتر »